تو ذهنم حرفامو میگم ، رشته کلام از دستم میره. باید ثبت بشه.

اینجا این پست احتمالا خوشایند نیست. شاید مورد قضاوت هم قرار بگیرم.

ایرادی نداره. من فقط میخوام حرفمو بزنم. اونم درباره سیل ، زله ، آتش سوزی و رانش زمین و .

حوادث اخیر مخصوصا از ۹۶ تا اینجا همگی یه جور بدی دردناک بودن. هر سال رو سخت تر از پارسال میگذروندیم و هنوزم انگار قراره بر این مدار باشه.

امسال نوروز رو با سیل شروع کردیم. پارسال همین روزها بود که یاسوج و کلا غرب و جنوب غرب دائم زله بود و وحشت بسیار. تگرگهای شدید. رعد و برقهای بسیار وحشتناک. خرابی و ویرانی باغات و شکوفه ها و برگهای درختان. رانش زمین.

سال قبلش آتش سوزی ها و حوادث ناگوار دیگه.

من گرچه برای سیل زدگان خیلی غمگینم اما نظر من با خیلیها فرق داره.

اینکه چی میشه که از نقطه بالای غرب کشور تا پایین ترین نقطه اش سیل میاد. اینکه شمال کشور سیل میاد و افراد زیادی کشته میشن. اینکه در دو روز اول تعطیلات نوروزی تعداد کشته های تصادفات از چند هفته اول جنگ جهانی بیشتر بود همگی دلایلی داره که باید تقبیح بشه. دقیقا همین الآن که بحث داغه.

چرا شمال سیل اومد؟ چون چرخه ای زنجیره وار از بی قانونی و ظلم بشریت به طبیعت که مامن اونها بود صورت گرفت و حالا بعد مدتهای مدید سکوت طبیعت شکسته میشه. آخه تا کی بهش ظلم بشه و چیزی نگه و هی خدمت کنه به انسانها که نامشان باید ظالمین باشه نه اشرف مخلوقات!

اصلا کی گفته ما اشرف مخلوقاتیم. همسری منو شیرفهم کرد. گفت لفظ اشرف مخلوقات رو کی روی ما گذاشت؟؟ خود انسان.

حیوانات و گیاهان که نمیتونن اینکار رو کرده باشن. حور و پری و جن و ملائک هم که سخن کلامی نمیگن. اصلا دیده نمیشن.

این ما هستیم که با غرور وصف نشدنی خودمونو برتر از همه ی موجودات میدانیم و لقب خاص برای سواستفاده هامون میسازیم.

که دستمون باز باشه برای ظلم کردن‌. ظلم به زمین ،ظلم به گیاهان ، ظلم به حیوانات ، ظلم به جو و آسمان. ظلم به فضا و کرات آسمانی. ظلمی فراگیر!!!

ما این لقب رو خودمون ساختیم تا همه رو زیر سلطه خودمون بگیریم هرطور که مایلیم. در صورتیکه ما در کائنات اندازه مون قابل مشاهده نیست!

ولی همین بشر دو پا هر جا پا گذاشت جز ویرانی در اون مکان هیچ عایداتی نداشت.

کوهها را شکافتن و ساختار فیزیکی و شیمیایی شونو بهم ریختن تا خودشون آسوده در جاده رانندگی کنن.

با زد و بند و پارتی بازی هکتارها هکتار اراضی ملی و طبیعی و منابع طبیعی و جنگلها و مراتع را صاحب میشن و شروع میکنن به ساختن ویلا و یا بریدن درخت و فروشش به صنایع چوب!

مرتع رو هم با تراکم بیش از حد دامشون در اونها نابود میکنن و توازن و تعادلش رو بهم میریزن.

بستر رودخانه رو با دور زدن قانونی که خود همین بشر ساخت و اتفاقا طوری ساختش که بشه دورش زد و راه دررو توش باشه ،

مال خودشون کردن. توش کشاورزی غیر اصولی کردن. ویلا ساختن. خونه ساختن. مراکز تفریحی های دست ساز ساختن و به حریم رودخانه کردن.

چرا سیل نیاد؟؟

مگه درختی گذاشتن برای نگهداشت آب و بردنش به درون زمین.

مگه گذاشتن بستر رودها و اطرافشون آزاد باشه برای طغیانهای فصلی که طبیعت راهشو طی کنه.

مگه شهرها و روستاهاشونو بر طبق اصولی که خودشون تبیینش کردن و بقول خودشون توازن بین طبیعت و انسان توش هست ، ساختن؟

قانونها و اصول مسخره ای که اگر الآن بخونیدش نمیدونید بخندید یا گریه کنید.

من در رشته منابع طبیعی و محیط زیست تحصیل کردم و قاطعانه ازش حمایت میکنم. طبیعت کارشو خوب بلده.

یکی از دروس ما 《قوانین منابع طبیعی》 نام داشت.

منبع درس دانشگاهی کتابی بود که متنش برمیگشت به سالهای ۱۳۰۰یا ۱۳۳۰ و همون موقع ها. شاید در نهایت سال ۱۳۴۰.

اونوقت یکی از قانون های مهمش این بود که اگر کسی درختی را قطع کرد جریمه اش مثلا ۲۰ ریال هست یا مثلا ۵۰ ریال!!!!

این قیمتها شاید در سال ۱۳۳۰ عامل بازدارنده میشد اونم شاااااید!

اما بعد اینهمه سال آیا نباید این کتاب  راهبرد سازمان منابع طبیعی و محیط زیست و جنگلداری  رو مشخص کنه اونم بروز؟؟!!

میخوان در سال ۹۸ با رقم سال ۳۰ مردم جریمه بدن؟؟

خب البته که راحت درختان بریده میشن. البته که منابع طبیعی مورد تسخیر و تخریب قرار میگیره. البته که حوضه های آبریز و دره ها و رودها و مراتع و دریاها و هرچیزی که به منابع طبیعی ربط داره مورد تخریب و تحریف و قرار میگیره!!

کی باید این قوانین مسخره تغییر کنن تا بر روی افراد اثر کنن؟

اصلا مجری قوانین خودش رعایت میکنه؟ وجدان داره؟

قاضی این امر خودش رعایت میکنه؟

ابزارهای تاثیرگذار بر انسانها برای اینکه درک کنن زمین و طبیعت و کلا هستی مامن و پناهگاه اونها هستن ، خانه شان هستن آیا کارساز بوده تا الآن؟؟؟

خیر. اصلا و ابدا.

چنان که می بینیم تغییر اقلیم رخ داده. چنان که می بینیم شمال به چه روز افتاده.

چنانچه می بینیم مهندسان شهرساز و سدساز و پل ساز و کانال ساز هدایت کننده آبها اصلا و ابدا سوادشو ندارن و خراب کردن. به معنای واقعی افتضاح کار کردن.

نه پل ها با استاندار و مقاومت ساخته میشه. نه جاده ها طبق اصول و علمش درست میشه. نه حتی سدها. نه نقشه شهرها که بتونه چنین بلایای طبیعی رو با سلامتی از سر بگذرونه.

هیچی.

هیچی طبق روالش نیست. همه چی در جهت نابودیه.

در جهت Annihilation.

باید با طبیعت مهربان بود تا از خشمش در امان ماند.

وقتی انسان به حریم طبیعت و به حرمتش میکنه باید منتظر چنین بلایایی باشه. این که سهله. باید منتظر نابودی مطلق باشه.

مگر اینکه انقلابی اساسی و یهویی در انسانها شکل بگیره و وجدان درد بگیردشون و بخوان از همین الآن درست زندگی کنن. درست برخورد کنن. اصول طبیعت رو بشناسن. بهش احترام بذارن و در کنارش از مهربانی بسیااار زیادش بهره ببرن.

وگرنه اوضاع اینی میشه که داریم می بینم که البته شمه ای از قدرت طبیعت هست. وای به روزی که تمام قدرتشو علیه ما بکار بگیره.

کاش انسانها دست از خودخواهی بردارند و بجای حرص و طمع سعی کنن اول طبیعت رو بشناسن. بعد قوانین حاکم بر اون رو بشناسن و بفهمن و بعد بر طبق اون قوانین زندگی خودشونو بسازن.


فعلا مغزم تا اینجا کشش داره. اگر بازم نقدی بود ثبت میکنم.

دوست  دارم نظرات خوانندگان رو بدونم.

من میدونم حرف زدن کار آسونیه. حرف خوب زدن که آسونتره. چون کپی میکنیم.

ولی عمل کردنه که عیار افراد رو نشون میده. همه ی ما در درونمون میدونیم باید با طبیعت مهربان باشیم ولی در عمل ویلای شمال لب ساحل کیفش بیشتره!! لذت لحظه ای رو ترجیح میدیم به سلامت و پایداری محیطی که توش زندگی میکنیم.


شما بگید تا حالا واقعا کاری کردید که در جهت حفظ طبیعت باشه نه تخریبش؟ چیکار کردین؟

من خودم سالهاست سفره های قدیمی که پاکش میکنیم استفاده میکنم تا سفره یکبار مصرف پلاستیکی کمتر تولید بشه.

موقع خرید اجناس رو همه رو تو یه کیسه جا میدم و سعی میکنم نایلون کمتری به خونه بیارم.

هرجا میریم طبیعت گردی ، آشغالهای خودمون که برمیداریم هیچ گاهی اون منطقه رو تا شعاع بزرگی از اطرافمون تمییز میکنیم.

تصمیم گرفتیم غذاهای روزهای بیرون رفتن و در طبیعت رفتن پلویی باشه که نخواد آتیش درست کنیم و شاخه های درختان بابتش شکسته بشه. یا حتی ذغال خریده بشه.

گاهی شده به افرادی که رعایت نمیکنن تذکر میدیم ولی خب همه پذیرا نیستن و کار خودشونو میکنن.

چند سالیه که همسری و برادرهاش رو آوردن به کاشتن درختان سازگار با محیطی که توش زندگی میکنن.

حتی یکی از برادرشوهرهام در اطراف دره و رودهای جاری نزدیک خونه شون درختها و بوته هایی کاشت که به حفظ بستر رودخونه کمک کنه و از تخریب زمین های اطرافش جلوگیری کنه و همچنین باعث تلطیف هوا بشه.


شما هم بگید.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانستنی های دارویی باربری طراحی سایت وبــــلاگـــــــ♡ـــــــ نقــره ایــ ッ کُنام شیران عاشقان امام زمان بهار دلکش حضـرتـــــ باران ( مهـــدی صـاحبــــــ زمـان) اسمان طلایی